بعد از تو

روز های بعد از تو اینگونه گذشت


برادر


احتمالا حرفای امروزم رو دخترای جمع بهتر میفهمند راحت تر درک میکنند ارزش چیزی رو که وجودش حس های قشنگی رو توی هر دختری تربیت میکنه .

برادر کلمه ای که پر از حسه حس امنیت ، محبت ، داشتن یک مرد در زندگیت و گاها هم غر زدن مشهور پسرا🤦‍♀️

جدیدا باب شده دخترا داداش مجازی دارند یک عزیزی چند وقت پیش به من گفت توکه برادر واقعی داری غلط میکنی برادر مجازی میزنی بهش گفتم بعضی اوقات مجازیه از واقعیش واقعی تره عشقش قوی تره🙂

من یه برادر واقعی دارم که همه شما ها میشناسیدش فرد مشهور زندگی منه به اندازه کل وجودم دوسش دارم و همه ی زندگیمه

امشب داشتم‌فکر میکردم اگر یه روزی مثل داداش مجازیا بردش بسوزه و بره چی میشه🤔🤔🤔 اگر یه روزی بگه من نمیتونم پیشت بمونم حالا به هر دلیلی من چی میشم که یادم اومد اگر کسی رو از ته قلب دوست داشته باشی حتی اگر بری از کنارش روحت پیششه و کنارشی عشق خواهرو برادری از هر چیزی بالا تره من عشق زیاد دیدم اما هیچ عشقی به قدرت عشق بین یک خواهر و برادر ندیدم فهمیدم حتی اگر بردش بسوزه قلبش برد سوخته رو تعمیر میکنه و برمیگرده شاید دیر و شاید زود اما هیچ وقت تا همیشه نمیره 🙂🙂🙂

یه خواهر وقتی که چشم به دنیا باز میکنه کل وجودش سرشار از علاقه است و همیشه بیشترین قسمتش مال برادرشه

فکر کنم هممون دیده باشیم که یه خواهر از همه چیش میزنه برای برادرش از عشقش از آزادیش از خود و اموالش که لبخندی به لب برادر بیاره و برادرم از خودش میگذره برای خواهرش

تا بحال مرگ خواهر یا برادر عزیزی رو دیدید ؟

اکثر خواهر یا برادرا بعد از مرگ خواهرو برادرشون میمیرند دیگه هیچ وقت ادم قبل نمیشند چون بخشی از روحشون با اون دفن میشه

همه اینا رو گفتم که بگم ما زمانی که یک فرد مجازی مثل خواهر یا برادر مجازی میشیم حواسمون باشه از واقعیش واقعی تر نشیم چون زمانی که بریم بخشی از روح فرد رو با خودمون میبریم و اون ادم رو ادم قبل نمیکنیم شاید کاری کنیم هرگز لطافت قبل رو نداشته باشه و شاید کاری کنیم از همه بترسه حتی از خودش و خیلی شاید های دیگه

حواسمون باشه که چیکار میکنیم و چه میزان واقعیم🙂🙂😔😔

احتمالا یسری از خواننده ها به چیز های عجیبی مشکوک میشند که من همه رو تکذیب میکنم من نه الان برادرم رو از دست دادم نه بخشی از روحم رو گفتم که شما ها حواستون باشه

دوستون دارم

ارامش🙃


[ بازدید : 20 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ شنبه 11 ارديبهشت 1400 ] [ 2:53 ] [ آرامش ]

[ ]

شعر نو


کمرت شد خم

و قلبت شرحه شرحه

وانگاه که روحت

نهانخانه پیکرت را

رها کرد

چه با شور وشعف رهسپار دیار ابدی گردید

روحت در میقات صفا

و جسمت در ملاقات موران


برچسب ها: #tameshktalaee-aramesh ,
[ بازدید : 25 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ دوشنبه 6 ارديبهشت 1400 ] [ 0:05 ] [ آرامش ]

[ ]

ادمک


بعضی اوقات انقدر حجم غمات زیاد میشود که روحت از جسم بیرون می اید و در گوشه ای میشیند و له شد و شکستن جسمت را زیر بار غم ها مینگرد ؛ انقدر سکوت میکند که جسمت نابود شود ، آن وقت باز میگردد سراغ جسم سعی میکند تیکه های شکسته ی استخوان هایت ، گوشت له شده ماهیجه هاست و قلب پاره پاره ات را دوباره بهم وصل کند . انقدر تلاش میکند که خسته میشود ومطمئن که جسمت برنمگردد ، آن زمان که نا امید میشود و کنار جسم مرده ات میمیرد و تو یک ربات میشوی ؛ یک ربات که الکی میترسد ، الکی پوزش میخواهد ، الکی بد میشود و... و همه این ها بستگی به این دارد که چه کسی تحت فرمانت گرفته و غلام حلقه به گوش او شدی. انقدر مظلوم و بی جان میشوی که یادت میرود قبلا پادشاهی میکردی یادت میرود جای تو بر روی تخت و تاج پادشاهی است و به خوابیدن بر روی یک زمین و سخت حتی بدون بالشت و پتو بسنده میکنی .

گاهی که با یک تلنگر کوچک چیز هایی که یادت رفته بود را به یاد می آوری ، دلت میخواهد ربات نباشی و ادم شوی ، دلت برای جسمت تنگ میشود برای داشتن روحت بیتابی میکنی . به دامن همه چنگ میزنی به هر کسی میشناسی التماس میکنی بلکه بتوانی روح و جسم مرده ات را زنده کنی اما هیچ فایده ای ندارد . آن وقت است که مرگ افراد برایت میشود خبر خوب ، آن زمان است که یه ربات برای اینکه دلش برای خودش تنگ شده گریه میکند و به جلو اینه میرود تا ببیند هنوز پیکرش از گوشت واستخوان است یا ان هم به فلز بی ارزشی تبدیل شده است . آن وقت است که هر غمی بهت وارد میشود یاد روزی می افتی که روح و جسمت زیر بار غم نابود شدن و منتظری ، منتظر....

منتظر روزی هستی که باطری این ربات هم تمام شود تا بگذارنش داخل تابوت و به سمت مزار حرکت کنند . آن روز است که همه برایت گریه میکنند اما تو خوشحالی و به گریه هایشان میخندی زیرا زمانی که صورتت را روی خاک میگذارند و سنگ لحب را رویش قرار میدهند روح له شده ات برمیگردد و موقع وصال فرا میرسد اما صد حیف که جسم بی جانت دارد خوراک مور و ملخ ها میشود و هرگز باز نمیگردد.


[ بازدید : 32 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ شنبه 4 ارديبهشت 1400 ] [ 3:22 ] [ آرامش ]

[ ]

خانواده


خانواده از نظر من یعنی داشتن افرادی که در کنارشان ارامش و اسایش روان داشته باشی ، چند دقیقه ای غم دنیا رو یادت بره امنیت داشته باشی اما خیلی هایمان جای خانواده هم خونه داریم ، بجای ارامش کنارشون ترس داریم ، در عوض اینکه غمامون یادمون بره غم میارند رو دلمون ، برخلاف ارامش و اسایش روان باعث مشکل اعصابمون میشند اینا یعنی خانواده ای وجود نداره یعنی بجای اعضای خانواده چند تا فرد شدیم که تو یه خونه زندگی می کنیم یعنی ادمایی شدیم که غمامون رو باید برای دیگران بگیم یعنی بزرگترامون نقش یه عابر بانک دارند فقط

میگند یه دختر نباید بره جای دیگه بمونه میگند دختر باید همه چیز رو با خانوادش در میون بزاره حتی یه دختری که از شوهرش ناراحته میره خونه باباش اما من میگم لطفا سکوت کنید وقتی دخترایی داریم که خونه خودشون جهنمه و تلاش براش فقط باعث سوختنشون میشه برای همین رفتن و زدن بیرون رو برموندن و سوختن ترجیح میدن ، بعضی اوقات خانواده ها بیشتر سرکوفت میزنند بجای دلسوزی بعد چطور توقع داریم که همه چیز رو بگند

ای کاش بجای اینکه همیشه دخترا رو مقصر بدونیم اول یه وارسی تو خودمون بکنیم ببینم ما چیزی براشون کم نزاشتیم ما بهشون امنیت و ارامش دادیم که حالا اینجوری انگ میزنیم و هزاران خواسته و لازمه های یه دختر که ببینیم بر اورده شده یا نه

امیدوارم خانواده باشید نه هم خونه

تا دیدار دیگر بدرود


[ بازدید : 21 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ چهارشنبه 1 ارديبهشت 1400 ] [ 1:14 ] [ آرامش ]

[ ]

متنی از نویسنده


سلام به همه دنبال کننده های عزیزم

شرمنده همتونم اول برای رمان بعد از تو که بارگزاری نشد دلیل بارگزاری نشدنشم این بود که یکی از شخصیت ها اجازه ندادن

دوم بخاطر پاک کردن مطالب قبلی که اونم دلیل خواص خودش رو داره نوشتن به اون سبک یکم حال و احوال خواص میخواد که الان موجود نیست


و در اخر این رو بگم که مطالب جدید تو راه هستش

دوستتون دارم منتظرم باشید



[ بازدید : 20 ] [ امتیاز : 4 ] [ نظر شما :
]

[ چهارشنبه 1 ارديبهشت 1400 ] [ 0:28 ] [ آرامش ]

[ ]

سخنی از نویسنده


سلام عزیزان از امروز به طور رسمی کار بعد از تو شروع میشه خوشحالم که برای شما مینویسم و لازم بذکره که چند تا نکته رو بهتون بگم

1. این داستان کاملا واقعیه و حق کپی آن وجود نداره

2. اسامی افراد داستان برای حفظ هویت بزرگواران عوض شده

3. اگر نظری یا پیشنهاد و انتقادی داشتید بنده سراپا گوشم



[ بازدید : 107 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ يکشنبه 8 فروردين 1400 ] [ 17:43 ] [ آرامش ]

[ ]



[ بازدید : 32 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ جمعه 6 فروردين 1400 ] [ 18:22 ] [ آرامش ]

[ ]

ساخت وبلاگ تالار مشاور گروپ لیزر فوتونا بلیط هواپیما تهران بندرعباس اسپیس تجهیزات عقد و عروسی تعمیر کاتالیزور تعمیرات تخصصی آیفون درمان قطعی خروپف اسپیس فریم اجاره اسپیس گلچین کلاه کاسکت تجهیزات نمازخانه مجله مثبت زندگی سبد پلاستیکی خرید وسایل شهربازی تولید کننده دیگ بخار تجهیزات آشپزخانه صنعتی پارچه برزنت مجله زندگی بهتر تعمیر ماشین شارژی نوار خطر خرید نایلون حبابدار نایلون حبابدار خرید استند فلزی خرید نظم دهنده لباس خرید بک لینک خرید آنتی ویروس
بستن تبلیغات [X]